
آیا انحصار گروه اینترنتی ایران به انحصار اسنپ و اسنپفود محدود میشود؟
متأسفانه مفهوم انحصار در فضای استارتاپی کشور ما در هفتههای اخیر در رابطه با مواجهه اسنپ و اسنپفود با رانندگان و رستورانهایی که با رقبای این دو پلتفرم همکاری میکنند، مطرح شده است. در رویداد یلدای کارآفرینان استارتاپی 1397 نیز انحصارطلبی و رقابت ناسالم استارتاپهای گروه اینترنتی ایران در بازار حمل و نقل و سفارش غذای آنلاین توسط مؤسسان استارتاپهای رقیب تأیید شد.
نادیده گرفتن احتمال انحصار طلبیهایی بزرگتر و پرداختن به موضوعاتی از قبیل منع رستورانها و رانندهها از همکاری با رقبا و معادلسازی این موضوع نسبتاً کوچک با «انحصار»، دلیل نوشته شدن این مطلب بود.
اکوسیستم در کشورهای توسعه یافته با فضای استارتاپی بالغ
اکوسیستم در این نوشته به معنای زیستبوم استارتاپی کشور و متشکل از فعالان آن نیست، بلکه به معنای فضاییست که در آن ارائه مجموعهای از محصولات و خدمات متنوع از طریق تنها یک رابط کاربری و در یک اپلیکیشن امکانپذیر است.
برای بیان اهمیت درک ظهور آهسته و البته قدرتمند اکوسیستمها در کشورهای توسعه یافته، از شرکتهای آمازون، الفابت، اپل، فیسبوک، علیبابا، مایکروسافت و تنسنت شروع خواهم کرد؛ این شرکتها که 7 شرکت از لیست 12 شرکت با بیش ترین ارزش بازار در جهان را تشکیل میدهند، در حال حاضر همگی بازیگران اکوسیستمها هستند.
اپل، رکوتن، ویچت و فیسبوک
برای درک بیشتر اکوسیستم کافیست مسیر پیش گرفته شده توسط اپل را در نظر بگیرید این شرکت بسیار فراتر از یک تولیدکننده تکنولوژی عمل کرده و در حوزه پرداخت آنلاین نیز حرف زیادی برای گفتن دارد.
و یا پیامرسان فیسبوک که مجموعهای از خدمات را تنها از طریق یک رابط کاربری برای کاربر فراهم میکند. کاربر در این پیامرسان میتواند خرید کند، قیمت رزرو اتاق در یک هتل را بررسی کند، اخبار بخواند، با پزشک خود ارتباط بگیرد و …
پس در واقع اکوسیستم فراهم شده توسط فیسبوک به کاربر این امکان را میدهد تا بدون نیاز به ترک پیامرسان و استفاده از اپلیکیشنهای دیگر، خدمات اساسی و روزمره خود را دریافت کند.
نمونه دیگر اکوسیستم، رکوتن ایچبا (Rakuten Ichiba) در ژاپن است. این شرکت به عنوان بزرگترین پلتفرم خرید و فروش آنلاین در این کشور بسیار فراتر رفته تا جایی که به بزرگترین ارائه دهنده خدمات بانکی آنلاین تبدیل شده. مالک پیامرسان وایبر با 800 میلیون کاربر جهانی است و …
به عبارت بهتر، اکوسیستمها ایجاد میشوند تا کاربر بتواند تنها در یک رابط کاربری خدمات مختلف را بدون نیاز به دریافت هر خدمت از یک اپلیکیشن جداگانه و یا ورود به پرتالهای مختلف دریافت کند.
یک نمونهی جالب دیگر، ویچت است؛ یکی از پلتفرمهای اینترنتی و پرنفوذِ هلدینگ تنسنت در چین.
این پلتفرم پیوسته به دنبال خلق ارزش از طریق ارائه سرویسهایی متنوع و کاربردی در زمینههایی از قبیل ارتباطات، اطلاعات، سرگرمی، خرید، پرداخت، تبلیغات بازاریابی و … برای کاربران اینترنت در چین است و هدفی استراتژیک و بزرگتر را دنبال میکند: ایجاد یک اکوسیستم.
ویچت با بیش از 900 میلیون نفر کاربر فعال روزانه که بیش از 100 میلیون از آن را کاربران غیر چینی تشکیل دادهاند، پرکاربردترین و محبوبترین اپلیکیشن برای 46% از جمعیت 1386 میلیون نفری چین است. در اکوسیستم ایجاد شده توسط این اپلیکیشن امکان برآورده نمودن گستره وسیعی از نیازهای روزانه برای کاربر مهیاست. برای مثال کاربر در ویچت میتواند از خدمات پرداخت استفاده کند، تاکسی درخواست دهد، بازی کند، با پزشک خود قرار ملاقات تنظیم کند، گزارش سرقت پر کند، کنفرانسهای ویدیویی برگزار کند، خرید کند، با دوستان خود تماسهای صوتی، ویدیویی و متنی برقرار کند، در صندوقهای مدیریت ثروت سرمایهگذاری کند، اخبار را دنبال کند و … .
مزایا و معایب اکوسیستمها
میتوان گفت اکوسیستمها مزایای فراوانی برای کاربران ایجاد میکنند، چرا که خدماتی متنوع را از طریق یک رابط کاربری به صورتی یکپارچه ارائه میدهند و فرایندهای اضافی مانند باز کردن پرتال یا اپلیکیشنهای مختلف، وارد نمودن نام کاربری، رمز عبور، اثر انگشت و … را حذف کرده و به کاهش هدر رفت زمان و انرژی ذهنی کاربر میانجامند. از طرفی، اکوسیستمها میتوانند پاسخگوی نیازهای روز به روز فزاینده کاربران مبنی بر ارائه پیشنهاداتی کاملا شخصیسازی شده در کوتاهترین زمان ممکن و حتی پیشبینی این نیازها با تحلیل اطلاعاتی از قبیل نیازهای خدماتی هر کاربر، علایق، سطح درآمد و قدرت خرید وی و … باشند.
بدیهیست که اثرات یک اکوسیستم به مزایایی مانند کاهش هدررفت زمان، انرژی ذهنی و بهبود تجربه کاربری خلاصه نخواهد شد. فیسبوک را در نظر بگیرید؛ همهگیر شدن اکوسیستم ایجاد شده توسط پیامرسان این شرکت که بر پایه داراییهایی مانند امپراتوری کاربر فیسبوک بنا شده، با عواملی مانند میزان مطلوبیت تجربه یکپارچه کاربری، ذخیره زمان و انرژی ذهنی کاربر و … مستحکم خواهد شد و نه لزوما ضعف رقبای این پیامرسان در یکایک خدماتی که ارائه میدهند. به عبارت بهتر خواندن اخبار در این پیامرسان به دلیل ضعف رابط و یا تجربه کاربری خواننده در وبسایت و یا اپلیکیشن خبری نیست بلکه ترجیح وی به اختصاص کمترین انرژی ذهنی، زمان و همچنین دریافت خدمت در کوتاهترین زمان ممکن است.
پس میتوان گفت با گذشت زمان و افزایش اهمیت تمامی فاکتورهای فوق، تمایل کاربر به دریافت هر خدمت به صورت جداگانه از وبسایت و یا اپلیکیشن ارائه دهنده آن، کاهش خواهد یافت. در این صورت شرکتهای ارائه دهنده خدمتی مشابه با هر یک از خدماتی که از طریق یک اکوسیستم ارائه میشود، سهم از بازار کم و کمتری خواهند داشت. علاوه بر کاهش سهم از بازار، اثرات جانبی اکوسیستمها را میتوان در کاهش رقابت سازنده در صنایع و انحصارگرایی یک بازیگر جستجو کرد.
اکوسیستم گروه اینترنتی ایران
طبق سخنرانی مدیرعامل اسنپ در جشن تولد 4 سالگی این استارتاپ و به نقل از رسانه زومیت، به زودی گروه اینترنتی ایران از اپلیکیشنی پردهبرداری خواهد کرد که قادر به ارائه تمامی خدمات استارتاپهای این مجموعه است. به عبارت بهتر یک اکوسیستم!!!
میتوان اندکی به تصویرسازی از جزئیات این اکوسیستم پرداخت.
کاربر ایرانی با نصب یک اپلیکیشن خواهد توانست در یک رابط کاربری از تمامی خدمات زیر بهرهمند شود:
• تاکسی اینترنتی (اسنپ)
• حمل بار اینترنتی (اسنپباکس)
• خرید و فروش اینترنتی (بامیلو و اسنپ مارکت)
• سفارش آنلاین غذا (اسنپفود)
• خرید بلیت برای سفر (اسنپتریپ)
• …
• …
• …
• …
از طرفی با توجه به همکاری مشترک آسان پرداخت پرشین و گروه اینترنتی ایران، تمامی پرداختهای مربوط به خدمات این اپلیکیشن نیز از طریق درگاه آپ صورت خواهد گرفت. برای مثال کاربری که همواره از اسنپ برای حمل و نقل خود و بعضا از اسنپفود برای سفارش آنلاین غذا استفاده میکند با نصب و استفاده از این اپلیکیشن، پس از مدتی به دلیل یکپارچه بودن تجربه کاربری و تمایل و یا انتظارات وی مبنی بر دریافت مجموعهای از خدمات در کوتاهترین زمان و در عین حال بکارگیری کمترین تعداد اپلیکیشن/وبسایت، از پلتفرمهایی که تاکنون برای رزرو بلیت هواپیما، قطار و …، خرید و فروش کالا، پرداخت، حمل بار، سفارش غذا و… بکار میگرفته است، استفاده نخواهد کرد. چرا که هزینهای بابت تغییر پلتفرم متوجه کاربر نیست، عدم شفافیت قیمتی نیز او را در عصر دیجیتال نگران نخواهد کرد، از طرفی شبکه رقبای فعلی نیز در حال حاضر به قدر کافی ارزشمند نیست.
بنابراین انحصار واقعی در اینجا رخ خواهد داد. گروه اینترنتی ایران امپراتوری کاربر اسنپ را اهرم کرده و کاربران رقبای هر یک از خدمات استارتاپهای خود را به کاربران اپلیکیشن مزبور، تبدیل میکند و …
احتمالا این اکوسیستم مزایای مطرح شده در ابتدای مطلب را به همراه خواهد داشت و قطعا امید و انگیزه کارآفرینان آینده ایران را در ارائه هر خدمت آنلاین اعم از خرید و فروش، رزرو بلیت، حمل و نقل، سفارش غذا، سرگرمی و … از بین خواهد برد.
آیا وزن معایبِ از بین بردن این امید برای کارآفرینان جوان ایرانی بیش از مزایای ایجاد این اکوسیستم است؟
در شرایط فعلی و محتمل آتی ایران، در این مرحله بسیار اولیه از توسعه استارتاپهای ICT در کشور و به عقیده من، بله!!!
البته تجربه نشان میدهد که استارتاپ و کارآفرین ایرانی در شرایطی مملؤ از عدم اطمینان در وضعیت اقتصاد، عدم حمایت حاکمیت، مقاومت بازیگران سنتی صنایع، تحریمها و حتی قطحی سرمایه ناامید نمیشوند اما در برابر انحصار آن هم در فضایی بسیار نابالغ که عمرش به یک دهه هم نمیرسد را نمیدانم…
و اما برای بیان اهمیت امید در شرایط امروز ایران به نقل از پزشک ارشد یکی از اردوگاههای کار اجباری در جنگ جهانی دوم اکتفا میکنم:
“در فاصلهی کریسمس 1944 تا سال نوی 1945 میزان مرگ و میر در اردوگاههای کار اجباری نازیها از هر وقت دیگری بیشتر بود. علت این افزایش هم ربطی به شرایط کاری سختتر، بدتر شدن وضعیت غذایی، تغییرات آب و هوایی یا بیماریهای مسری مانند حصبه نداشت. علت این بود که اکثر زندانیان امید ضعیفی داشتند که تا کریسمس به خانههایشان برگردند. وقتی کریسمس نزدیک شد و هیچ خبر دلگرم کنندهای به گوش نرسید، زندانیان شهامتشان را از دست دادند و ناامیدی بر آنان غلبه کرد. این امر تأثیر خطرناکی بر قدرت مقاومت آنها گذاشت و تعداد زیادی از آنان مردند.”
متاسفانه مصرف کننده ها به علت عدم آگاهی و به صورت ناخواسته انحصار طلبی را به وجود می آورند،وقتی بدون در نظر گرفت عواقب برای مثال همگی از اسنپ استفاده کنیم قطعا مسیر را برای سلطنت و بی رقیب بودن اسنپ هموار می کنیم و در آینده به علت بدون رقیب بودن هر گونه تصمیمی بخواهد می تواند برای ما اتخاذ کند.امیدوارم روزی بیاید ما حاضر باشیم با استفاده خود از اکوسیستم های مختلف بالانس را ایجاد نماییم و همیشه فرصت را برای رقابت باز نگه داریم.
سلام. یک سال هست که در پی راه انداختن یک استارت آپ هستم. ایده نو و بدیع هست و نیاز به اون شدید هست.
متاسفانه ترس از بلعیده شدن توسط اسنپ موجب شده دست نگه داریم. و با اکثر کسانی هم که مشورت کردم ریسک اول و خطرناک کار رو همین اسنپ میدونن.