دلیل ارزش گذاری‌ بسیار بالای استارتاپ‌های تکنولوژی محور چیست؟

جز یک استارتاپ تکنولوژی محور آیا شرکت و یا سازمانی می‌تواند در طول 5 سال و با تیمی 55 نفره به 450 میلیون کاربر فعال ماهانه و ارزش‌گذاری 19 میلیارد دلاری دست یابد؟ آیا عجیب نیست که ارزش ‌گذاری شرکت تسلا که تنها 15 سال از تأسیس آن می‌گذرد از تمامی تولیدکننده‌های خودرو امریکایی بیش‌تر باشد؟ چرا ارزش بازار تسلا که دقیقا 100 سال بعد از فورد تأسیس شده، تقریباً دو برابر ارزش بازار فورد است؟ چرا ارزش بازار فورد با 115 سال سابقه طراحی و تولید خودرو با ارزش بازار پلتفرم رزرو آنلاین اقامتگاه؛ ایر بی‌ان‌بی برابر است؟ دلیل ارزش گذاری بسیار بالای استارتاپ‌های تکنولوژی محور چیست؟

پاسخ تمامی این سؤالات در یک عبارت خلاصه می‌شود: پتانسیل رشد و مقیاس‌پذیری آسان و نسبتاً ارزان استارتاپ‌های تکنولوژی محور.

رشد و مقیاس‌پذیری به چه معناست؟

برای بیان مفهوم پتانسیل رشد و مقیاس‌پذیری استارتاپ که می‌تواند توجیه‌کننده ارزش گذاری بسیار بالای آن باشد، به یک مثال اکتفا می‌کنم:

بزرگ‌ترین خرده‌فروش آنلاین امریکا یعنی آمازون را در نظر بگیرید. این شرکت با رسالت فروش کتاب به صورت آنلاین در سال 1995 تأسیس شد. یک سال بعد (سال 1996) درآمد آن از 511 هزار دلار به 16 میلیون دلار افزایش یافت.

متوسط تعداد بازدید روزانه از وب‌سایت آمازون نیز از 2200 بازدید در دسامبر 1995 به 80000 بازدید در مارس 1997 رسید.

البته رشدی این چنین هرگز با سودآوری همراه نبود. سهام این شرکت در سال 1997 در بورس نزدک (NASDAQ) عرضه شد و اولین سود فصلی آن معادل با 5 میلیون دلار، با فاصله زمانی 5 سال از عرضه اولیه و در سال 2002 اتفاق افتاد. در سال 2003 نیز آمازون کسری انباشته‌ای معادل با 3 میلیارد دلار داشت.

چرا شرکتی زیان‌ده در عرضه اولیه خود با ارزش‌ گذاری 438 میلیون دلار، 54 میلیون دلار سرمایه جذب می‌کند؟ چرا سرمایه‌گذاران به این ارزش گذاری اعتماد و سهام استارتاپ را خریداری می‌کنند؟

پتانسیل بسیار بالای رشد و مقیاس‌پذیری!

در مورد محصولات و خدمات آمازون دیگر نمی‌توان درصد رشد را محاسبه کرد، اما روند این رشد و گسترش را می‌توان این چنین خلاصه کرد:

آمازون که در سال 1995 به عنوان وب‌سایت فروش آنلاین کتاب فعالیت می‌کرد، در حال حاضر ارزشمندترین برند را در مقیاس جهانی دارد، بزرگ‌ترین خرده‌فروشی آنلاین در جهان با ارزش بازاری معادل با 796 میلیارد دلار است، میلیون‌ها نفر از راهکارها و محصولات پلتفرم خدمات ابری آمازون برای ساخت اپلیکیشن استفاده می‌کنند، دستیار مجازی- صوتی آمازون که در حال حاضر میلیون‌ها کاربر دارد با یادگیری ماشین رفتار کاربر را پیش‌بینی و بر این اساس به او پیشنهاد انجام اقدامات لازم را می‌دهد و…

اما آیا امکان هک رشد و مقیاس‌پذیری آسان و نسبتا ارزان برای تمامی استارتاپ‌های تکنولوژی‌محور فراهم می‌شود؟

هرگز!

ماهیت استارتاپ‌های تکنولوژی‌محور به پتانسیل رشد و مقیاس‌پذیری ختم نمی‌شود. این پتانسیل با عدم اطمینانی بسیار بالا همراه است. از طرفی طبق خطای بقا که در دنیای تکنولوژی‌ و استارتاپ‌ها هم صدق می‌کند، از تعداد زیادی استارتاپ که با هدف بازسازی و یا ایجاد تحول در هر صنعت راه‌اندازی می‌شوند، تنها تعداد بسیار اندکی موفق به تسخیر بازار در آن صنعت می‌شوند.

موفقیت‌های بسیار بزرگ برای تعدادی بسیار کم از استارتاپ‌ها را می‌توان به این عامل نسبت داد:

تحول و بازسازی صنایع بسیار سریع اتفاق می‌افتد.

برای مثال دیجیتالی شدن خدمات قابل ارائه در صنایع مختلف را در نظر بگیرید. درصد کمی از اولین‌ استارتاپ‌ها از بیش‌ترین سهم در تحول و بازسازی هر صنعت بهره‌مند می‌شوند. پس از مدتی نیز موانعی طبیعی و یا مصنوعی برای ورود رقبا ایجاد می‌شود و اولین و موفق‌ترین استارتاپ‌ها که تعداد بسیار اندکی نیز دارند، از سهم بازاری قابل توجه تا نسل بعدی تحولات برخوردار خواهند بود.

صدها استارتاپ در زمینه پیام‌رسان در سال 2009 فعالیت خود را آغاز کردند اما تنها و تنها واتس‌اپ به موفقیتی این چنین بزرگ و ارزش‌گذاری 19 میلیارد دلار دست پیدا کرد. خرده‌فروشی‌های آنلاین ایرانی را در نظر بگیرید: دیجی‌کالا 90% سهم از بازار خرده‌فروشی آنلاین کشور را در اختیار دارد و بقیه بازیگرها که تعدادشان نیز کم نیست بر سر تصاحب قلمرویی ناچیز در حال جنگ و نزاع ‌اند.

بنابراین نمی‌توان ارزش گذاری بسیار بالای واتس‌اپ، فیسبوک، اوبر، ایر بی‌‌ان‌‌بی و یا هر استارتاپ موفق دیگری را حباب تصور کرد. دلیل ارزش گذاری بسیار بالای این شرکت‌ها این است که درصدی قابل توجه از بازار بالقوه خود را با سرعت بسیار بالایی تسخیر کرده‌اند. در حال حاضر واتس‌اپ پرکاربردترین اپلیکیشن پیامرسان در سطح جهان با 1500 میلیون کاربر روزانه است.، فیسبوک 42% از کل بازدیدهای ماهانه شبکه‌های اجتماعی در دنیا را به خود اختصاص داده است، اوبر به صورت روزانه 500 میلیون سفر در 65 کشور به انجام می‌رساند. ایر بی ان بی رکورد اجاره بیش از 3 میلیون اقامتگاه در روز را دارد و… .

حباب در ارزش گذاری‌های بسیار بالای استارتاپ‌های تکنولوژی محور

البته نمی‌توان گفت که همواره ارزش گذاری‌ها بر اساس پتانسیل رشد و مقیاس‌پذیری استارتاپ صورت گیرد و بدون حباب باشد. مثال بارز وجود حباب در ارزش‌ گذاری استارتاپ‌های تکنولوژی محور نیز به اواخر دهه 90 میلادی در امریکا برمی‌گردد. به بازه‌ای از زمان که تجاری‌سازی اینترنت آغاز شده بود و پیشرفت تکنولوژی بسیار سریع رخ می‌داد. در این بازه شاخص بازار سهام مربوط به استارتاپ‌های اینترنتی از عددی کم‌تر از 1000 واحد به بیش از 5000 واحد رسید. در سال 2000 ضریب درآمد مورد استفاده برای ارزش گذاری با روش ضرایب 34!!! و تعداد شرکت‌هایی که موفق به عرضه اولیه سهام خود در بورس شدند 350!!! بود. (در این میان برخی از شرکت‌هایی که سهام خود را عرضه کردند، نه تنها به درآمدزایی و سودآوری نرسیده بودند بلکه حتی محصولی قابل ارائه نداشتند.)

پس ممکن است در مواقعی که تکنولوژی جهشی ناگهانی و چشمگیر را تجربه و صنایع گوناگون را با انقلاب مواجه می‌کند، ارزش گذاری‌ استارتاپ‌های تکنولوژی محور با حباب همراه باشد. اما در مواقعی که سال‌ها از شروع تحول می‌گذرد، معمولا نمی‌توان برای ارزش گذاری‌های بسیار بالای استارتاپ‌هایی که در مدتی کوتاه و بسیار سریع موفق به تسخیر بازار شده‌ و مدل رشدی قابل توجه دارند، حباب متصور بود.

مشترک خبرنامه شوید
برای دریافت آخرین به اخبار اکوسیستم و مطالب به روز، ایمیل خود را در قسمت زیر وارد نمائید
شما می‌توانید هر زمان که خواستید لغو اشتراک کنید
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.