
توزیع سهام استارتاپ ؛ رویکردهای موجود در تعیین سهام کارکنان
در مقالههای قبلی بلاگ در رابطه با مفهوم برنامه اعطای سهام به کارکنان کلیدی استارتاپ و مزایای آن، زمان مناسب اعطای سهام استارتاپ، برنامه وستینگ (Vesting Schedule) سهام استارتاپ و همچنین چگونگی تقسیم سهام استارتاپ میان مؤسسان و مهمترین عناصر یک برنامه اعطای سهام صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم به رویکردهای موجود در توزیع سهام استارتاپ بپردازیم.
برای تعیین مقدار سهام پیشنهادی به هر یک از کارکنان دو رویکرد اصلی وجود دارد:
-
رویکرد از بالا به پایین (Top-down)
در این رویکرد مستقل از سهام پیشنهادی به هریک از کارکنان، باید مقدار کل سهام پیشنهادی به کارکنان مشخص شود. این مقدار بر اساس 4 معیار اصلی مشخص می شود که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
-
رویکرد از پایین به بالا (Bottom-up)
در این رویکرد میزان سهام هر یک از کارکنان از کل سبد اعطایی به کارکنان مشخص میشود. فاکتورهای مهم تعیین سهام هر یک از کارکنان به شرح زیر است:
- موقعیت سازمانی فرد
- میزان جایگزینیپذیری یا تکرارپذیری نقش هر فرد
- میزان حقوق فرد
ترکیب این دو رویکرد برنامهی اعطای سهام به کارکنان را مشخص میکند. اعدادی که از این دو رویکرد محاسبه میشوند، در نهایت باید با یکدیگر برابر باشند. ممکن است کل سهام اعطایی به کارکنان از روش بالا به پایین 12% از کل سهام استارتاپ تعیین شود، اما اگر از روش پایین به بالا عددها به درستی تعیین نشوند و به عدد 20% برسیم، تکلیف چیست؟ در این موقعیت باید روش پایین به بالا به روز رسانی شود و یا بر سر عدد محاسبه شده از رویکرد از بالا به پایین مذاکره شود تا در نهایت اعداد هر دو روش به یکدیگر برسند و درصد سهام واگذاری به کارکنان استارتاپ مشخص شود.
نحوه به اشتراک گذاشتن برنامه اعطای سهام با کارکنان
یکی از مسائل مهم در تدوین برنامهی توزیع سهام استارتاپ به کارکنان، چگونگی به اشتراک گذاشتن آن با کارکنان است. هر یک از این روشهای موجود مزایا و معایب مختص به خود را دارد. نحوه به اشتراکگذاری آن با کارکنان میتواند به روشهای زیر صورت گیرد:
- درصد از کل سهام شرکت (x درصد از سهام شرکت)
- تعداد سهام
- ارزش ریالی اختیار خرید سهام
عوامل مختلفی از جمله مرحلهی عمر استارتاپ روی انتخاب هر یک از این روشها تأثیرگذار هستند. در مراحل اولیه رشد استارتاپ، درصد سهام برای کارکنان ارزش و اهمیت بیشتری دارد. با بلوغ استارتاپ و افزایش ارزش گذاری، ارزش ریالی سهام و تعداد سهم دارای اهمیت بیشتری می شود.
توزیع سهام استارتاپ درصدی یا تعدادی
به عنوان مثال شرکتی مانند فیسبوک را در نظر بگیرید. در فیسبوک تعداد مشخصی سهام به هر یک از کارکنان اعطا میشود. با توجه به اینکه در فیسبوک نقدشوندگی (Liquidity) سهام بالا است و دارای ارزش بالایی است، در نظر کارکنان دریافت سهام به صورت تعداد جذاب و به راحتی ارزش دلاری آن قابل محاسبه است. اگر همین تعداد سهام به صورت درصدی به کارکنان اعلام شود با توجه به درصد ناچیز آن جذابیت خود را برای کارکنان از دست میدهد.
اما استارتاپی را که در یک شتابدهنده مستقر است در نظر بگیرید. برای کارکنان اولیهای که به این استارتاپ ملحق میشوند درصد سهام مهم است، چرا؟ زیرا این استارتاپ هنوز ارزشگذاری نشده است و ارزش هر سهم آن مشخص نیست و در این مرحله درصد احساس بهتری به کارکنان منتقل مینماید. در واقع در مراحل اولیه عمر استارتاپ تنها راه تعامل مدیر با کارکنان برای سبد سهام، تعیین درصد سهام است. اما از طرفی با توجه به اینکه درصد سهامی که به کارکنان اعطا میشود درصد کمی است، ممکن است اثر معکوس داشته باشد.
معایب اعطای سهام درصدی
فرض کنید به مدیر فنی استارتاپ که در مراحل اولیه رشد شرکت استخدام شده است، پیشنهاد اعطای سهام مطرح میشود. تصور این فرد این است که در مراحل اولیه استارتاپ اهمیت و نقش نیروی فنی بسیار زیاد است و نقش سایر افراد موجود در تیم از جمله بازاریابی، فروش و … بسیار ناچیز است. حتی اگر این فرد، فرد متواضعی باشد نهایتا معتقد است که 50 درصد کار توسط دیگران انجام میشود. بنابراین زمانی که به فرد اعطای 5 درصد از سهام شرکت پیشنهاد میشود، نه تنها اعطای سهام نقش موثری ندارد بلکه اثر معکوس نیز خواهد داشت، چون فرد احساس میکند نقش وی نادیده گرفته شده است. در ادامه فرد ممکن است دو رویکرد داشته باشد:
- 5 درصد را قبول میکند اما از آن رضایت ندارد و احساس میکند نقش وی کم دیده شده است.
- 5 درصد را قبول نکرده و برای دریافت سهام بیشتر مذاکره میکند.
در این حالت دو اتفاق ممکن است بیافتد:
الف- روی عدد بیشتری مثلا 10 درصد به توافق برسند که در این حالت با توجه به این که درصد بزرگتر از استاندارد برنامه اعطای سهام استارتاپ است، در نتیجه این توافق به زیان شرکت است.
ب- مذاکره به نتیجه نمیرسد و در نهایت حس فرد به استارتاپ تغییر میکند و نه تنها باعث جذب و افزایش ماندگاری فرد نمیشود که در نهایت منجر به جدایی فرد از استارتاپ نیز میشود.
به این ترتیب با مطرح کردن اعطای سهام به کارکنانی که در آن زمان حتی دغدغهی دریافت سهام را نداشتهاند، زمینهی جدایی آنها از استارتاپ ایجاد شده است. البته در صورت با تجربه بودن این شخص، احتمالا با ساختار سهامداری یک استارتاپ آشنا است و ذهنیت 50 درصدی را نخواهد داشت. در ساختار صحیح سهامداری یک شرکت، سهام موسسان، سرمایهگذاران اولیه، سرمایهگذاران خطرپذیر و سهام کارکنان به شکل متناسبی توزیع میشود.
قبل از اعلام درصد سهام کارکنان، باید مفاهیم مرتبط با اعطای سهام به روشنی برای کارکنان توضیح داده شود.
در اعطای سهام به کارکنان در مراحل اولیه عمر استارتاپ باید به این نکته توجه داشت که این سهام فقط به کارکنانی اعطا شود که با مفهوم توزیع سهام استارتاپ به خوبی آشنا هستند. در غیر این صورت باید حداقل قبل از اعلام درصد سهام، مفاهیم مرتبط با آن به روشنی برای کارکنان توضیح داده شود. یکی دیگر از معایب اعلام به صورت درصدی این است که باب مذاکره را برای کارکنان باز میکند و بنابراین به نتیجه رساندن آن دشوار است.
مذاکره سهام به صورت ریالی و یا به صورت تعداد سهام و قیمت هر سهم
مذاکره سهام به صورت ریالی و یا به صورت تعداد سهام و قیمت هر سهم برای توزیع سهام استارتاپ زمانی که ارزشگذاری شرکت تثبیت شده است و سرمایهگذاران خطرپذیر در چندین دور روی استارتاپ سرمایهگذاری کردهاند کار خیلی راحتی خواهد بود و احتمالاً فرد مقابل، پذیرش خوبی خواهد داشت. حتی ممکن است نیاز به تخفیف چندانی نیز برای فرد نسبت به دور آخر ارزش گذاری نباشد. پذیرش این موضوع حتی برای کارکنان هم بسیار راحت است، زیرا عدد و رقم سهامی که دریافتی برای آنها مشخص است و قابلیت مقایسه با سایر داراییهایشان را دارد.
مزیت مذاکره بر سر تعداد سهام نسبت به اعلام درصدی در این است که دارای فرایند استانداردتری در توزیع سهام استارتاپ است و به جای باز کردن باب مذاکره روی درصد، باب بحث روی فرمول و نسبتها را باز میکند. این موضوع چارچوب مشخصی به مذاکرات میدهد و روند مذاکرات منطقیتر پیش خواهد رفت. فرد برای اینکه سهام بیشتری دریافت کند با مذاکره میتواند به جای 30% حقوق ماهیانه، 40% آن را سهام بگیرید و یا به جای دورهی وستینگ 3 ساله، دورهی وستینگ 4 ساله تعیین شود.
در صورت تمایل به یادگیری بیشتر در زمینه اعطای سهام استارتاپ به کارکنان کلیدی، حضور در دوره آنلاین ESOP را به شما پیشنهاد میکنیم.